zahra

no comment

zahra

no comment

روزمر گی

گاهی وقتها یه فکر قشنگ اونقد آدم را شاد میکنه که یه دفعه به خودت میای و


میبینی که در حالی که لبخند داری  زل زدی به یه نقطه و داری به کلی موضوع

فکر میکنی بدون اینکه تمرکز داشته باشی...چه حس قشنگیه..که حتی وقتی


تلاش میکنی که اونو توصیف کنی نتونی...فقط به کیبورد نگاه کنی و ندونی که


چی میخوای بنویسی...


خدای من مرسی ...مدتها بود که انتظار این لحظه را داشتم....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد